کانون قرآن عترت دانشگاه آزاد اسلامی تفرش

ساخت وبلاگ
به منظور رعایت مسائل بهداشتی، ملاحظات و الزامات و توصیه‌های پزشکی کمیته بهداشت و درمان اربعین در تمهید سفر ایمن و کم خطر برای تمامی زائرین اربعین حسینی (ع)؛ موارد ممنوعیت و محدودیت اعزام زوار جهت شرکت در مراسم راهپیمایی اربعین ۱۴۰۱ به شرح ذیل جهت مدنظر قرار گرفتن توسط متقاضیان سفر اربعین حسینی (ع) بدین شرح اعلام شد.- صرفا کسانی می‌توانند عازم سفر اربعین سال جاری شوند که طی ماه‌های پیش رو تا ایام اربعین، حداقل یک دوز واکسن یادآور کرونا را تزریق کرده باشند.- شرکت در مراسم راهپیمایی اربعین سال جاری صرفا منوط به ثبت نام در سامانه سماح و رعایت سایر شرایط ثبت نامی اعم از الزامات به بیمه و ... مندرج در آدرس Samah.haj.ir امکانپذیر خواهد بود.- نحوه و چگونگی پیش ثبت نام متعاقبا و به موقع از طریق کمیته اعزام اربعین (سازمان حج و زیارت) اطلاع رسانی خواهد شد.- توصیه‌های بهداشتی و پزشکی مدنظر کمیته بهداشت و درمان اربعین و همچنین ملاحظات امنیتی و قضائی نیز در این پیش ثبت نام ملاک نظر قرار خواهد گرفت که از طریق سامانه سماح اطلاع رسانی و بارگذاری خواهد شد.- با توجه به اتصال سامانه سماح به سامانه‌های "وزارت بهداشت، ایران من و ... موضوع احراز واکسیناسیون و سایر شرایط ملاحظات بهداشتی و ... مورد بررسی و راستی آزمایی قرار خواهد گرفت و افراد غیرواجد شرایط از فهرست نهایی زائرین حذف خواهند شد.- پیش ثبت نام موصوف به هیچ وجه، ثبت نام قطعی زوار اربعین تلقی نخواهد شد.  کانون قرآن عترت دانشگاه آزاد اسلامی تفرش...
ما را در سایت کانون قرآن عترت دانشگاه آزاد اسلامی تفرش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : etrattafresha بازدید : 158 تاريخ : سه شنبه 18 مرداد 1401 ساعت: 19:16

در حمام، من و مسعود قربانی، نزد محسن میرجلیلی که روی صندلی بسته‌شده بود، رفتیم. مسعود قربانی خطاب به محسن گفت: شنیده‌ام تو اطلاعات نمی‌دهی، میدانی ما با دشمنان چه طور رفتار می‌کنیم؟ اگر اطلاعات ندهی، تو را می‌پزیم.سپس به من گفت، اتو را بیاور. من اتو را آوردم. مسعود اتو را به برق زد و اتو را در حالی که چراغش روشن شده بود و داغ می‌شد، از فاصله بین تکیه‌گاه صندلی و محل نشستن آن، به کمر محسن نزدیک کرد؛ طوری که او احساس می‌کرد که اتو داغ است و فقط به من خیره شده بود و هیچ حرفی نمی‌زد، مسعود قربانی مجدداً سؤال کرد که حرف می‌زنی یا نه؟ که به دنبال این حرف، ناگهان اتو را به کمر محسن میر جلیلی چسباند که محسن از شدت درد با حالت عجیبی دهانش را باز کرد، سپس از هوش رفت.بوی سوختگی داخل حمام پیچیده بود، من خیلی ترسیده بودم، خود مسعود قربانی هم ترسیده بود، ولی سعی می‌کرد که خودش را خیلی مسلط به کاری که انجام می‌دهد، نشان دهد. سپس مسعود قربانی به محمدرضا گفت، آب سرد رویش بریز تا به هوش بیاید.من از حمام بیرون رفتم و وارد اتاقی که جواد محمدی و مصطفی معدن پیشه در آن بودند؛ شدم. جواد خطاب به طالب می‌گفت، تو زندگی‌ات و نجاتت دست خودت است؛ یا باید اطلاعات بدهی یا پوستت را می‌کنم. سپس به مصطفی گفت برو چاقو بیاور.مصطفی چاقو را آورد و به جواد داد. جواد ۲ بار چاقو را روی بازوی طالب کشید که خون نیامد، بار سوم چاقو را محکم کشید که بازوی طالب را برید. ناگهان طالب براثر درد شدید تکان خورد و خون از بازویش جاری شد، می‌خواست حرف بزند که جواد گفت خفه شو! دوباره می‌خواست حرفی بزند، جواد گفت خفه شو! و با مشت توی دهان طالب کوبید، طوری که دندانش شکست و دهانش خونی شد.شهید محسن میرجلیلیباز که می‌خواست حرفی بزند، جوا کانون قرآن عترت دانشگاه آزاد اسلامی تفرش...
ما را در سایت کانون قرآن عترت دانشگاه آزاد اسلامی تفرش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : etrattafresha بازدید : 146 تاريخ : سه شنبه 18 مرداد 1401 ساعت: 19:16